ارزش ملک و سلطنت
نوشته شده توسط : اقا محمدرضا

روزی بهلول بر هارون‌الرشید وارد شد.

خلیفه گفت: مرا پندی بده!

بهلول پرسید: اگر در بیابانی بی‌آب، تشنه‌گی بر تو غلبه نماید چندان که مشرف به

موت گردی، در مقابل جرعه‌ای آب که عطش تو را فرو نشاند چه می‌دهی؟

گفت:...

صد دینار طلا.

پرسید: اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد؟

گفت: نصف پادشاهی‌ام را.

بهلول گفت: حال اگر به حبس‌البول مبتلا گردی و رفع آن نتوانی، چه می‌دهی که آن را

علاج کنند؟

گفت: نیم دیگر سلطنتم را.

بهلول گفت: پس ای خلیفه، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است، تو را مغرور

نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی.

نظر فراموش نشه

 





:: بازدید از این مطلب : 2823
|
امتیاز مطلب : 487
|
تعداد امتیازدهندگان : 156
|
مجموع امتیاز : 156
تاریخ انتشار : 2 / 10 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: